توافقی عمومی بین متخصصان صنعت وجود دارد که تحول دیجیتال باید یکپارچه تر و پیوسته تر از هر استراتژی کلان کسبوکار باشد. بسیاری از شرکتها بخشهای دیجیتال جدیدی (همچون مدیریتارشد دیجیتال یا دفتر تحول دیجیتال) را ایجاد کرده و متخصصان دیجیتال را در قسمتهای مختلف با هدف راهاندازی استراتژی تحول دیجیتالیشان استخدام کردهاند. شرکت آی دی سی[1]، ارائه دهنده گزارشهای بازارهای جهانی، پیشبینی کرده است در سال 2018، تعداد دستگاههای اینترنت اشیاء[2] دو برابر خواهد شد. از همه مهمتر آی دی سی پیشبینی میکند که تحول دیجیتال به مقیاس اقتصاد کلان برسد و بر آن تاثیر بگذارد. «طی سه تا چهار سال آینده، تلاش های مرتبط با تحول دیجیتال دیگر صرفا راجع به «پروژهها»، «طرحها» یا «واحدهای خاص کسبوکار» برای بسیاری از شرکتها نخواهد بود. در واقع، هر سازمان (در حال رشد) -مستقل از صنعت یا عمر آن- بر اساس شیوه تفکر مدیران و کارکنان و نحوه عمل کردن ایشان به یک «بومی دیجیتال»[3] تبدیل میشود (گنز 2016). بنابراین نباید از اهمیت طرز فکر دیجیتال[4] و ترویج آن در سازمان غفلت کرد.
گارتنر تأثیر تحول دیجیتال را، هم در زمان حال و هم در آینده پیشبینی کرده است (فورنی 2016). به عنوان مثال، گارتنر میگوید تا سال 2021، 20 درصد تعاملات شخصی روزانه، درگیر حداقل یکی از غولهای دیجیتال خواهد بود. زمان انتشار این مقاله، هفت غول دیجیتال، گوگل، اپل، آمازون، بایدو، فیسبوک، علی بابا و تنسنت هستند.
[1] IDC: International Data Corporation
[2] IoT: Internet of Things
[3] Digital native
[4] Digital Mindset